سیاه و سفیدِ ویترین های مجازی

به گزارش وبلاگ خبری، گاهی ناامید و گاهی امیدوارشان می کند، در روزهای تعطیلی به کمک شان می آید اما گاهی هم آفت جان شان است. حضور کتابفروشی ها در فضای مجازی، ویترینی که آن ها را از مرزها فراتر می برد، گاهی روزگارشان را سیاه می کند و گاهی سفید.

سیاه و سفیدِ ویترین های مجازی

به گزارش وبلاگ خبری، زمان زیادی از روزهایی که باید برای پیدا کردن کتاب دل خواه مان خود را به هیاهوی خیابان انقلاب و گاهی کتابفروشی های پراکنده خیابان کریمخان می رساندیم نگذشته است. روزهایی که بزرگ ترین رسانه تبلیغاتی کتابفروشی ها، ویترین های بعضا غبارگرفته شان بود و کتاب دوستان خیلی وقت ها بی آن که حتی کتابی بخواهند، با چشم هایی که کتاب های پشت ویترین را دنبال می کرد، پیاده رو را طی می کردند. برخی هم البته هدفمندتر به تماشای کتابفروشی ها می رفتند، یک یا چند کتابفروشی برای آن ها در سطح شهر پاتوق دیدن و گاهی هم خریدن کتاب های تازه و حتی گفت وگو با دوستان شان بود.

اما حالا یک کلیک برای رسیدن به دورترین کتابفروشی شهر و حتی جهان کافی است؛ فضایی که ساعت های زیادی از زندگی مان را به خود مشغول کرده است، ما را به گونه ای دیگر به میان کتاب ها می برد.

ویترین هایی که به مقابله با کرونا آمدند

کتابفروشی ها که پیش تر با ویترین و قفسه های شان با مخاطبان از کتاب های تازه حرف می زدند حالا زبانی دیگر دارند؛ به قول خودشان: پیج مون رو هم دنبال کنید.

اغلب کتابفروشی ها امروز در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی مختلف صفحه ای دارند که از خانه ما را با آخرین رخدادها و تازه های شان همراه می کنند؛ ویترینی که در روزهای کرونایی شاید بیش از پیش ضرورتش را احساس کردیم.

در روزهای شروعین سال جاری بنا بر اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا، کتابفروشی ها جزء اصناف پرخطر محسوب و تا مدتی تعطیل شدند و همین ویترین های مجازی بودند که آن ها را تا حدی از رکود نجات دادند. برخی از آن ها در همان روزها دست به کار ساختن صفحه و فروش آنلاین شدند و برخی هم از قبل فروش آنلاین را در کنار فروش حضوری داشتند؛ به این شکل مخاطبان کتابفروشی ها گرچه از گشت وگذار در میان قفسه های کتاب محروم بودند اما توانستند باز هم کتاب بخرند.

پس از آن هم علی رغم بازگشایی کتابفروشی ها، بنا بر توصیه ها، باز هم این ویترین های مجازی رفت وآمد به کتابفروشی ها را کم تر کرد.

از تولد تا تخریب و تعطیلی

نگاهی دقیق تر به صفحه های کتابفروشی ها در فضای مجازی گویای این است که حالا این ها دیگر فقط یک ویترین تبلیغاتی نیستند.

شاید بتوان مهم ترین ویژگی ویترین های مجازی کتابفروشی ها را از بین رفتن مرزهای جغرافیایی دانست. حالا یک کتابفروش در کابل درباره انتخاب نام یک کتابفروشی آنلاین در تهران نظر می دهد. یک کتابفروشی در یزد درباره تعطیلی کتابفروشی ای در کشوری دیگر اظهارنظر می کند و همه انگار در یک خیابان واقع شده اند.

فضای مجازی گسستگی ای را که دیوارهای کتابفروشی ها در میان کتابفروشان ایجاد کرده بود تا حدی از بین برده است و در این فضا کتابفروشان در مسائل مختلف مشارکت، از کتابفروشی ها حمایت و درباره مسائل حوزه نشر اظهارنظر می کنند. به نظر، کتابفروشان در این فضا هویت ملموس تری پیدا کرده اند و سکوت معمول کتابفروشی را شکسته اند.

در ماجرای تخریب کتابفروشی های بیروت که در پی انفجار این شهر رخ داد، کتابفروشی های مختلف جهان سعی کردند از طریق اطلاع رسانی درباره کتابفروشی های تخریب شده به کمک آن ها بیایند و با آن ها ابراز همدردی کنند.

هرچند وقت یک بار زنگ خطر تعطیلی کتابفروشی ها با پایین آمدن کرکره یکی دیگر از آن ها در فضای مجازی به گوش می رسد و کتابفروش ها از رنج این تعطیلی می گویند. چند ماه قبل خبر تعطیلی کتابفروشی طهوری دست به دست شد. البته برخی در فضای مجازی از این که طهوری تعطیل شد چون فروشندگانش دیگر حوصله کتابفروشی نداشتند گفتند و معتقد بودند هر کس در چند وقت اخیر به آن ها مراجعه می کرد، متوجه این بی حوصلگی می شد. هرچند تعطیلی طهوری هم همانند تعطیلی هر کتابفروشی دیگری موجب ابراز ناراحتی اهالی کتاب شد.

کتابفروشی های نشر هنوز، رود و ... هم هر بار خبر تعطیلی شان اندوهی دوباره به مخاطبان کتاب و کتابفروشان افزود و هر بار در فضای مجازی داغ کتابفروشی هایی که پیش تر تعطیل شده بودند دوباره تازه شد.

البته گاهی هم از این فضا برای جلوگیری از تعطیلی برخی کتابفروشی ها استفاده می گردد؛ عکس ها و متن هایی که نشان می دهند یک کتابفروشی واپسین روزهای عمرش را سپری می کند و نیازمند حمایت است. کمپین #نجات-یک-کتابفروشی که مدتی در فضای مجازی رونق گرفته بود با همین هدف و برای نجات کتابفروشی های محلی بود.

این درحالی است که گاهی خبر بازگشایی کتابفروشی ها هم دیده می گردد و این شاید کتابفروشانی را که از تعطیلی هم قطاران شان خسته هستند امیدوارتر کند.

از تبلیغ های عجیب تا راه های جدید

مخاطبان کتاب در پاسخ به این پرسش که پیش از دسترسی به فضای مجازی کتابفروشی ها چطور تبلیغ می کردند، نظرهای مختلفی دارند.

محمدرضا می گوید مردم می رفتن بیرون ویترین می دیدن و کتاب های شاخص فروش می رفت.

مرضیه می گوید که کارت ویزیت می دادن موقع خرید. در نمایشگاه ها بیشتر خودشونو معرفی می کردن.

مطهره می گوید روزنامه ها و مجله ها معرفی کتاب داشتن؛ مغازه ها هم یه ویترین ویژه جلو مغازه شون داشتن که تازه های منتشرشده رو می ذاشتن.

اما همان طور که این روزها می بینیم یک عکس از چند کتاب و مژده تخفیف 40 یا 50 درصدی برای تبلیغ برخی کتابفروشی ها کافی است. البته معمولا تخفیف های 50درصدی و مشابه آن برای کتاب هایی است که به صورت قاچاق منتشر شده و به فروش می رسند، اما به دلیل مشابهت شان با نسخه های اصلی و البته قیمت مناسب شان به راحتی در مکان های مختلف مثل بساط های کتابفروشی ها در خیابان به فروش می رسند.

فروش این کتاب ها مدت ها است که صدمه ای جدی به بدنه نشر کشور وارد کرده است.

اما این درحالی است که تبلیغ های خلاقانه هم دیده می گردد؛ مثلا کتاب فروشی ای در کشور لیتوانی در یک عکس نشان داده است که چطور با خواندن هر کتاب، آدم دیگری شوید!

وقتی فضای مجازی برای کتابفروشی ها خطرناک می گردد

اما باز شدن پای کتاب و کتابفروشی به فضای مجازی همواره هم به کام کتابفروشان نیست. برخی کتابفروشان همواره از این گله مندند که در سال های اخیر اغلب مشتریان خصوصا برای خرید کتاب های کمک آموزشی به سایت و صفحه ناشر مراجعه می کنند تا بتوانند کتاب ها را با تخفیف از آن جا تهیه کنند. علاوه بر این، بنگاه های فروش آنلاین کتاب هم چند وقتی است که دیگر مجال چندانی برای فروش کتاب در کتابفروشی های سطح شهر باقی نمی گذارند.

پیش تر هومان حسن پور، رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران در مصاحبه ای با وبلاگ خبری از خودزنی ناشران گفته بود که به همین ماجرای فروش های اینترنتی برمی گردد. حسن پور با اشاره به این که یک مشکل خیلی بزرگ نشر و کتابفروشان ما را تهدید می کند گفته بود: این مشکل درصدهای تخفیف بی حساب و کتابی است که در اینترنت داده می گردد؛ بحث ارزان فروشی نیست. این کار چند فاز دارد؛ فاز اول این جاست که افرادی سودجو کتاب را حتی به صورت غیرقانون کپی و تکثیر غیرمجاز کرده اند و با درصدهای تخفیف بالا در سایت ها می فروشند. این اثر اولیه است اما اثر ثانویه خطرناک تر است. اثر ثانویه از آن جا ناشی می گردد که ناشرها و کتابفروشان که کتاب اصلی را می فروشند، در فشار مالی شدیدی قرار گرفته اند و بعضا حتی به خودزنی رسیده و کتاب ها را با قیمت هایی زیر قیمت تمام شده و حتی کمتر می فروشند برای این که بتوانند با خلأ واردشده مقابله کنند و چرخ خود را بچرخانند. یعنی یک چرخه باطل شروع شده است و از طرفی کتابفروش ها در موقعیت خیلی بدی قرار گرفته اند. برای همین برخی از آن ها هم کتاب ها را با قیمتی خیلی پایین تر از قیمت تمام شده می فروشند. برون ده این قضیه این خواهد شد که مخاطب چون از پشت قضیه خبر ندارد، نسبت به کتابفروش بی اعتماد می گردد و فکر می کند هر کتابی را می گردد با 60، 70 درصد تخفیف خرید و تا حالا گران خریده، اما پشت پرده را که چه فرآیند مخربی شروع شده و نشر، کتابفروشی و تولید ایران دارد از بین می رود، نمی بیند.

راستا زندگی بشر در سراسر جهان جهتی را پیش گرفته است که حضور در جهانی مجازی هر روز از روز قبل بیشتر می گردد، در چنین شرایطی انتظار می رود جهانی مجازی به گونه ای مدیریت گردد که بتواند به شرایط کتابفروشی ها کمک کند که این مستلزم کم رنگ شدن صفحات فروش کتاب های قاچاق و غیرمجاز و همچنین تدبیری برای ایجاد توازن در میان فروش کتاب توسط بنگاه های فروش آنلاین کتاب و کتابفروشی ها است تا فضای مجازی برای کتابفروش ها از این پس بیشتر حامل خبر تولد یک کتابفروشی جدید باشد و نه تعطیلی یک کتابفروشی قدیمی.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "سیاه و سفیدِ ویترین های مجازی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سیاه و سفیدِ ویترین های مجازی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید